Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-07@01:05:36 GMT

زیاده‌خواهی اقلیت از اکثریت

تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۱۰۳۷۲

زیاده‌خواهی اقلیت از اکثریت

فارس پلاس، مهدی جمشیدی در یادداشتی نوشت: یک سال از اغتشاشات 1401 گذشت. در جریان آن ناآرامی‌ها، تحلیلگران اجتماعی و متعاقب آن، روشنفکران کوشیدند تا صورت‌بندی هایی از چرایی وقوع آن و مسیری که در آینده طی خواهد کرد، ارائه کنند. اما تحلیل‌هایی که برخی روشنفکران از این وقایع به دست دادند با آنچه در واقعیت جامعه رقم‌ خورد، فاصله‌ بسیاری داشت؛ به عنوان مثال مدعی شدند که دهه هشتادی‌ها از گفتمان دینی و انقلابی فاصله گرفته‌اند، انقلابی زیرپوست جامعه در حال وقوع است، مردم نوعی سبک زندگی را مطالبه دارند که در چهارچوب گفتمان اسلامی نمی‌گنجد و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. حال یک سال پس از این وقایع می‌خواهیم این فرضیه‌ها و روایت‌سازی‌ها را بررسی کنیم و ببینیم که چرا اینقدر از واقعیت جامعه ما فاصله داشتند و دلیل اینکه برخی روشنفکران ما از درک واقعیت جامعه ایران ناتوان‌اند، چیست؟

 متفکرانی که با «نظریه‌های عالم تجدد» می‌اندیشند

از زمانی که جریان روشنفکری در ایران شکل گرفت، یعنی از دوره مشروطه به بعد، همواره ما یک معضل جدی در نسبت با این جریان نوپدید داشتیم. روشنفکران ایرانی نه فقط تلاش می‌کردند جامعه را در چهارچوب «نظریه‌های عالم تجدد» فهم کنند بلکه ما را یک جامعه محتاج تجدد قلمداد می‌کردند و در صدد بودند تا جامعه را از مسیر تاریخی و طبیعی خود که بومی و اینجایی بود، خارج کنند.

جریان روشنفکری، این نیروی اجتماعی و البته سیاسی، در حقیقت از نظر چهارچوب‌های فکری و انگاره‌های نظری، وابسته به عالم تجدد و برآمده از آن است. او هویتی «آنجایی» دارد و می‌کوشد «اینجا» را هم «آنجایی» کند و در خوشبینانه‌ترین حالت، غایت او ترکیب سنت و تجدد است و درصدد است هویت اجتماعی‌ای را ساخته و پرداخته کند که مضمون و غایات تجددی دارد اما به پاره‌ای از شئون و ساحات سنتی بسنده می‌کند که البته خنثی و صوری و فاقد قدرت بسیج اجتماعی است.

کج‌روایت‌هایی از جامعه ایران

  جریان روشنفکری در ایران به دلیل اینکه همواره بر اساس «الگوی معرفتی تجدد» اندیشه‌ورزی کرده است اغلب معنایی را بیگانه از واقعیات اجتماعی ما برساخت کرده‌ و از این رو، در فهم دقیق و تحلیل واقعیت جامعه ایران ناتوان بوده است، چرا که چهارچوب نظری‌ آنان نه تنها کمکی به فهم جامعه ایران نمی‌کند بلکه آن را تحریف هم می‌کند. از همین رو است که گاه با کج‌روایت‌هایی از جامعه ایران از سوی روشنفکران مواجه می‌شویم که با حرکت تاریخی و طبیعی جامعه ما نه تنها سازگاری ندارد بلکه تضادهای جدی دارد. بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم که آنچه برخی روشنفکران در توصیف جامعه ایران می‌گویند، گاه آنقدر دور از واقعیت جامعه ماست که بیشتر‌ طلب و خواست ذهنی‌‌شان به نظر می‌رسد. از این رو است که معتقدیم حائل شدن روشنفکران، میان ما و جامعه گاه باعث اغتشاش مفهومی و دوری ما از واقعیات جامعه‌مان شده است.

آنان که بازیگردان اتفاقات 1401 شدند

پس از انقلاب اسلامی، ما با اولین نیروی تجددی که مواجه بودیم، دولت موقت و نهضت آزادی بود که شور و حرارت انقلاب با حضور شخص امام خمینی(ره) باعث به حاشیه رفتن آنان شد. اما در اواخر دهه شصت، نیروهایی که شاید حاصل بازسازی نهضت آزادی بودند، در قالب چپ اسلامی و حتی غلیظ‌‌ تر از آنان حرکت اصیل انقلابی را از مسیر خود خارج کردند و در دهه هفتاد قدرت را به دست گرفتند. در اواخر دهه هشتاد یک فتنه جدی اجتماعی را به وجود آوردند و نهایتاً در 1401 ما شاهد بازخیزی این جریان بودیم. منتها این بازخیزی، یک تفاوتی با دوره‌های قبل داشت و آن، اینکه نیروی روشنفکری چه آنان که در عرصه عمومی بودند و چه آنان که در ساختار سیاسی حضور داشتند، همگی در پشت صحنه، بازیگردان‌ اتفاقات 1401 شدند و نیروهای بی‌تجربه و فاقد پیشینه کنشگری اجتماعی و مدنی را جلو انداختند.

 نکته دوم اینکه مسأله را از سطح «سیاسی» تغییر دادند و به سطح «سبک زندگی» بردند، یعنی نزاعی که 1401 شکل گرفت، نزاع بر سر سبک زندگی بود. ما در اغتشاشات 1401 با یک تکه بسیار کوچک از دنباله عالم تجدد در جامعه ایران مواجه بودیم که می‌خواست به اسم «تکثرگرایی» به سبک زندگی خود رسمیت ببخشد. در روایت آنان، جامعه‌ ایرانی، طبقات و اصناف مختلفی هستند و هیچ نخ تسبیح و محور واحدی ندارند، بلکه جامعه را تکه تکه و پاره پاره می‌دیدند که هیچ امری نمی‌تواند مقوم این تکه‌ها شود.

روشنفکران غوغاسالار

جریان روشنفکری، از آنچه در اغتشاشات 1401 گذشت، چنین روایت کرد که «چاره‌ای جز تکثرگرایی اجتماعی نیست، هیچ هویتی نباید هویت حق و رسمی باشد، برای سبک‌زندگی و هنجاری اجتماعی نمی‌توان یک معیار مشخص قائل شد، همه را آنگونه که هستند باید پذیرفت، جمهوری اسلامی راه را به خطا رفته و تصور کرده که سبک زندگی ایرانی و اسلامی برتر است!»

جریان روشنفکری که چنین ادعاهایی را مطرح می‌کرد، از این واقعیت غافل بود که زندگی اسلامی ایرانی در درون خود تنوع و تکثر دارد و این‌گونه نیست که همه از نظر دیانت در یک مرتبه باشند منتها مسأله این است که عمده و اکثر جامعه ایران نسبت به عالم تجدد، مرزبندی مشخصی دارند و این جماعت اندکی که در 1401 غوغا برانگیختند و روایت‌پردازی کردند، اقلیتی هستند که با شعار تکثرگرایی پیش آمده‌اند. در واقع، خواست آنان زیاده‌خواهی اقلیت علیه اکثریتی است که همه در دیانت مشترک‌اند. در این دیانت کسی ممکن است چادر به سر کند و کسی ممکن است مانتو به تن کند، کسی ممکن است اهل روسری و کسی اهل مقنعه باشد، اما همه در معیارهای اساسی دینی با هم مشترک، متحد و متفق‌‌القول‌اند.

 جمهوری اسلامی از ابتدا، هم دینداری و هم انقلابی‌گری را یک مقوله ذومراتب و لایه‌بندی شده قلمداد کرد؛ چراکه در گفتمان انقلاب، افراد، شیء پنداشته نمی‌شوند بلکه در سلایق و طبایع، متنوع و متکثرند. این تکثر از ابتدا بوده و چیز جدیدی نیست، ولی تکثری که برخی روشنفکران‌طلب می‌کنند، خروج از این مرزهاست و اساساً می‌خواهند سبکی از زندگی را رواج دهند که نسبتی با ایرانیت و اسلامیت ما ندارد.

تعبیر «خیزش انقلابی» چرا و چطور باطل شد؟

از جمله ادعاهایی که در خصوص اغتشاشات 1401 طرح شد، «خیزش انقلابی» بود. در حالی که به کار بردن تعبیر «انقلاب» در توصیف اغتشاشات 1401 به شوخی شبیه‌تر است. آنان که نظریه‌های انقلاب را خوانده‌اند، به خوبی می‌دانند که چنین تحرکاتی را بر اساس هیچ نظریه‌ سیاسی- اجتماعی نمی‌توان «انقلاب» خواند. انقلاب یک پیشینه تاریخی، متفکر و نظریه‌پرداز، رهبران مشخص و غایات عینی دارد، از تشکیلات و شبکه‌بندی اجتماعی برخوردار است و از دل خواست و اراده تاریخی برمی‌خیزد. اینها مفاهیم و گزاره‌هایی هستند که هیچ یک در اغتشاشات سال گذشته مصداقی نداشت. آنان که شناختی از انقلاب اجتماعی داشتند، در این جریان در پشت صحنه نشستند و آنان که فاقد تجربه‌های سیاسی و اجتماعی بودند، جلو آمدند و تازه تجربه اندوختند.

بنابراین، عمده خطای جریان روشنفکری ما این بود که تصویر ذهنی بشدت ساده و رسانه‌زده‌ای داشت و تصور کرد اگر در رسانه توان روایت‌پردازی، قدرت غوغاسالاری و ایجاد هیجان دارد، در کف خیابان هم می‌توانند جنبش، جریان و خیزش ایجاد کنند اما در عمل، آن غوغاسالاری‌های فضای مجازی، در نهایت در کف خیابان به بیش از 200 هزار نفر نرسید!

بنابراین، اغتشاشات سال گذشته، نه تنها «انقلاب اجتماعی» نبود بلکه آنچه مشاهده کردیم، تراکم روایت‌ها و انباشت القائات رسانه‌ای بود که عده‌ای را برانگیخت و به خیابان‌ها آورد. اما در ادامه به حرکاتی رو آوردند که انقلاب با آنها بیگانه است؛ آدم‌سوزی، آدم‌کشی، ‌تخریب، فحاشی و هتاکی و... که هیچ‌کدام نسبتی با یک فرهنگ انقلابی اصیل ندارد.

پایان پیام/غ

منبع: فارس

کلیدواژه: مهدی جمشیدی اغتشاشات رسانه ها روشنفکری برخی روشنفکران جریان روشنفکری واقعیت جامعه جامعه ایران اغتشاشات 1401 سبک زندگی عالم تجدد جامعه ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۱۰۳۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جامعه‌ای برهنه نبوده‌ایم بلکه متنوع به لحاظ حجاب بوده‌ایم | طرفداران جمهوری اسلامی کلاه بر سرش گذاشتند | تمام جهان را در مقابل‌مان قرار داده‌ایم

وقتی شما حیاء جامعه را مورد سؤال قرار می‌دهید، مردم را دعوت به اخلاق نمی‌کنید و بی اخلاقی موضوع شما قرار می‌گیرد، خبر خطای یک نفر میلیون‌ها لایک می‌خورد، ولی خبر ابداع چهار تا لایک بیشتر نمی‌خورد؛ بعد باعث می‌شود که یک کمپانی خارجی این ابداع را ببرد. کلاهی که طرفداران جمهوری اسلامی روی سر آن گذاشتند این بود که موضوع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی که می‌خواست غرب‌ستیزی داشته باشد و بعد انسجام فرهنگی ایجاد کند را به ظاهر افراد تغییر دادند؛ بعد زنان موضوع قرار گرفتند.

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مسأله حجاب ابعاد عجیب و غریب ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی پیدا کرده است، گفت: وقتی شما حیاء جامعه را مورد سؤال قرار می‌دهید، مردم را دعوت به اخلاق نمی‌کنید و بی اخلاقی موضوع شما قرار می‌گیرد، خبر خطای یک نفر میلیون‌ها لایک می‌خورد ولی خبر ابداع چهار تا لایک بیشتر نمی‌خورد؛ بعد باعث می‌شود که یک کمپانی خارجی این ابداع را ببرد.

جماران در خبری نوشت: کلاهی که طرفداران جمهوری اسلامی روی سر آن گذاشتند این بود که موضوع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی که می‌خواست غرب‌ستیزی داشته باشد و بعد انسجام فرهنگی ایجاد کند را به ظاهر افراد تغییر دادند؛ بعد زنان موضوع قرار گرفتند.

مشروح گفت‌وگو با تقی آزاد ارمکی را در ادامه می‌خوانید:

فرمانده انتظامی کشور چند روز پیش اعلام کرد که «موضوع عفاف و حجاب را کاملا فرهنگی و اجتماعی می‌بینیم و اصلاً امنیتی و انتظامی نمی‌بینیم». شما به عنوان جامعه شناس ریشه مسائل اجتماعی از جمله این قضیه را چطور می بینید؟

به نظر من حجاب یک موضوع اساسی نیست، ولی در شرایط امروز دارد اساسی می‌شود و متأسفانه ابعاد عجیب و غریب ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی پیدا کرده و درگیری، تزاحم و برخورد هم از دل آن در آمده است. لذا من مسأله حجاب را بیشتر مسأله امنیتی می‌دانم؛ تا یک مسأله فرهنگی و عقیدتی. یک علت اساسی نگاه من این است که به طور پنهان وارد یک جنگ شده‌ایم و شاید در موضع پیچیده‌ترین جنگ زمانه قرار گرفته‌ایم. یک زمانی جنگ کلاسیک و اشغال سرزمینی بود؛ مثل جنگ عراق علیه ایران که همه آدم‌ها می‌توانستند ببینند واقعا جنگ اتفاق افتاده؛ چون سرزمین ما اشغال شده و صدام آثار و نشانه‌های فرهنگی را ویران کرده بود. امروز بر خلاف گذشته وارد جنگ شده‌ایم بدون اینکه این اتفاقات بیفتد و این تخریب‌های صورت بگیرد. ما الآن در جنگ با همه غرب قرار گرفته‌ایم.

تمام جهان را در مقابل خودمان قرار داده‌ایم

یعنی شما هم قائل به «جنگ ترکیبی» هستید که در حاکمیت بر آن تأکید دارند؟

کاملا؛ در جنگ با غرب به معنای وسیع آمریکا، اروپا و حتی روسیه قرار گرفته‌ایم. تمام جهان را در مقابل خودمان قرار داده‌ایم و ما در مقابل جهان قرار گرفته‌ایم و طبیعی است که این شرایط نیاز به اعلام وضعیت امنیتی دارد. یعنی جمهوری اسلامی الآن نمی‌تواند اعلام کند که ما حکومت نظامی هستیم و کسی حرکت نکند که مبادا نیروهایی اقدام کنند و شرایط جنگی به هم بریزد. مثلا اسرائیل از ترس حمله ایران اعلام شرایط اضطرار کرد و مردم جمع کردن آب و مواد غذایی را شروع کردند و به پناهگاه رفتند. در واقع به نوعی اعلام شد که ایران می‌خواهد حمله کند و شما آماده باشید. ولی جمهوری اسلامی هیچ وقت اعلام نکرد که امکان دارد اسرائیل ایران را بزند.

شرایط جامعه ایرانی کاملا خاص شده، بدون اینکه ما قصد ورود به جنگ داشته باشیم

به نظر من امروز به طور نانوشته و پنهان حکومت نظامی برقرار شده است. مثلا اگر کسی بخواهد در دانشکده من را ببیند، درها بسته است و هیچ کس به جز دانشجو حق ورود به دانشکده ندارد؛ این وضعیت پنهان به معنای این نیست که شما سراپا در مقابل غرب قرار گرفته‌اید و اراده جنگ دارید؛ شرایط جامعه ایرانی کاملا امنیتی شده، بدون اینکه ما قصد ورود به جنگ داشته باشیم. وقتی قصد ورود به جنگ نداریم، باید مسائل داخلی خودمان را حل کنیم.

عرضم این است که حکومت ما مثل اسرائیل به جامعه اعلام نمی‌کند که من وارد جنگ شده‌ام. وقتی گفته شد احتمالا تعدادی اشیاء خارجی در آسمان اصفهان بودند، تحت هیچ شرایطی آژیر کشیده نمی‌شود؛ ولی شرایط امنیتی است و همه نیروهای نظامی و امنیتی آماده‌باش صد درصد هستند و پلیس و نیروهای امنیتی در شهر آشکارا حضور گسترده دارند. شما برای این سطح از حضور نیروها در شهر مستمسک نیاز دارید؛ و پدیده‌ای به نام «حجاب» اینجا موضوعیت پیدا می‌کند. کنترل انضباط اجتماعی و اخلاق اجتماعی موضوع می‌شود به خاطر اینکه ساده‌ترین و قابل دسترس‌ترین موضوعی که می‌تواند جامعه را تحت تأثیر قرار بدهد و کل نیروها را سازماندهی کند تا وارد قصه شوند، همین است.

تا وقتی شرایط امنیتی از دستور کار جمهوری اسلامی خارج نشود، ماجرای زد و خورد، درگیری و حضور نیروهای انتظامی و امنیتی در سراسر شهرها به نام حجاب باقی خواهد ماند؛ الّا اینکه ما از این شرایط عبور کنیم. یعنی احساس کنیم که نه غرب می‌خواهد ما را سرنگون کند، نه اسرائیل اراده‌ای دارد و نه ما اراده ورود به جنگ داریم. یعنی جامعه یواش یواش دارد می‌فهمد که اسرائیل که نمی‌خواهد ما را بزند و غرب هم که اراده اشغال سرزمین ندارد که بخواهد جایی را بزند.

جنگ با ایران همیشه در دستور کار آمریکا بوده است

به نظر می‌رسد اگر در آمریکا دولت جمهوری‌خواه بر سر کار بود، شرایط پیچیده‌تر می‌شد. مثلا اگر به جای بایدن، ترامپ رئیس جمهور آمریکا بود، شاید به جنگ هم می‌رسید. از سوی دیگر آمریکا الآن در قضیه اوکراین درگیر است و نمی‌خواهد وارد درگیری نظامی دیگری شود. نظر شما در این خصوص چیست؟

اینها دلایل آمریکایی است که چرا وارد این ماجرا نشده‌اند؛ ولی جنگ با ایران همیشه در دستور کار آمریکا بوده است. اما چرا در این شرایطی که اجماع بین‌المللی هم وجود دارد، اقدام صورت نمی‌گیرد؟ این از بحث ما خارج است. ولی جامعه می‌بیند که همه چیز برای یک جنگ آماده بود ولی انجام نشد؛ پس می‌گویند که جنگ منتفی است. وقتی این در افکار عمومی شکل بگیرد، گزاره شرایط اضطرار از منظر نظام سیاسی و حضور همه جانبه نیروهای امنیتی منتفی خواهد شد.

گام دوم سیاست‌های حجاب نمی‌تواند با مسیر فعلی دنبال شود

گام دوم سیاست‌های حجاب نمی‌تواند با مسیر فعلی دنبال شود و باید توجیه‌های اجتماعی و فرهنگی بدهند. وقتی فرمانده انتظامی کشور می‌گوید که مسأله ما امنیتی نیست و اجتماعی و فرهنگی است، نشان می‌دهد که حساسیت امنیتی منتفی است، الآن دنبال توجیهی برای حضورشان به لحاظ فرهنگی و اجتماعی هستند.

اساسا چرا مسأله حجاب در دستور کار جمهوری اسلامی قرار گرفت؟ مگر جمهوری اسلامی امروز با بی‌حجابی رو به رو شده است؟ مگر از روز اول با این مسایل رو به رو نبوده است؟ من معتقدم که ایران از اول با بی‌حجابی رو به رو بوده است. به دلیل اینکه جامعه ایرانی متنوع است؛ به لحاظ دینی، قومیتی، زبانی، جفرافیای سرزمینی و فرهنگی. ما اصرار کردیم که قالب واحدی در باب حجاب برای زنان طرح کنیم. خود «ارائه قالب واحد» به سرعت درون و بیرون نظام آلترناتیوهای خودش را پیدا کرد. مثلا وقتی روی چادر تأکید شد، قالب‌های جدیدی مثل مانتو و روسری آمد و حجاب اداری و حجاب بازار و غیره درون حکومت درست شد.

ما از این غفلت کرده‌ایم که جامعه ای متنوع به لحاظ حجاب بوده‌ایم

یعنی یک تکثر در عین وحدت همیشه شکل گرفته؟

در خود جامعه نگاه کنید. مثلا اقوام مختلف ایرانی یکی از یکی عفیف‌تر و باحجاب‌تر هستند. البته مفهوم «غیرت» و حمایت از خانه و همسر و ناموس در برخی اقوام بیشتر از جاهای دیگر است. ببینید که در همین اقوام ایرانی چه تنوع حجابی وجود دارد؛ در حالی که خودش خیلی متنوع با حجاب مرکزی و حاشیه‌های شمالی و جنوبی است، داخل خودش چقدر تنوع به لحاظ موقعیت‌های فرهنگی و قبیله‌ای جاری و ساری هست. شما یک شکل خیلی تاریخی، مهم، مطلوب و قابل دفاع حجاب لری، کردی، آذری، کاشانی، رشتی و... دارید. اصلا جامعه به لحاظ حجاب متنوع بوده و داخل همان مقوله حجاب و بی‌حجابی قابل حل بوده است. مثلا حجاب خانم‌های پیر و جوان را ببینید که چقدر فرق می‌کند. ما از این غفلت کرده‌ایم که جامعه متنوع به لحاظ حجاب و بی‌حجابی بوده‌ایم.

ما هیچ وقت جامعه برهنه نبوده‌ایم و برهنگی برای غرب بوده است/ کلاهی بر سر جمهوری اسلامی رفت که باید جامعه یکسان و یکدست شود

ما هیچ وقت جامعه برهنه نبوده‌ایم و برهنگی برای غرب بوده است. سخت‌ترین دوره‌ای که حجاب رسمی چادر را حاکم کردیم، این را در زیست اجتماعی می‌دیدیم و در خانه ما جاری بود و در ورزشگاه، عروسی، خلوت و بازار ما وجود داشت. حالا چرا یک دفعه یادشان می‌آید باید اینها را همسان کند؟ این بر می‌گردد به قصه مهمی که در جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گرفت؛ و آن «یکسان‌سازی فرهنگی» است. کلاهی بر سر جمهوری اسلامی رفت که باید جامعه یکسان و یکدست شود.

 

اصلا تجربه بشری برای سیاستگذار فرهنگی ما مهم نیست و تجربه زیسته مردم ایران هم اهمیت ندارد

برخی اندیشمندان معتقدند این یکدست‌سازی در هیچ جای دنیا نتیجه مطلوب نداشته و همه آنها شکست خورده است. از شوروی گرفته تا خود ایران که دوره پهلوی اول به شکل دیگری این یکدست‌سازی را شاهد بوده‌ایم. این تجربه‌ها نمی‌توانست درس‌آموز باشد؟

اصلا تجربه بشری برای سیاستگذار فرهنگی ما مهم نیست و تجربه زیسته مردم ایران هم اهمیت ندارد و قرار نیست به تجربه گوش کنند. بر اساس یک ضرورت‌های تاریخی انقلاب اسلامی شکل گرفت و همه گروه‌های سیاسی و فرهنگی آنجا بودند. وقتی جمهوری اسلامی شکل گرفت، این تنوع را یادمان رفت و به یک ایدئولوژی پناه بردیم. آنجا بود که یواش یواش دموکراسی، توسعه و امثال اینها را تعطیل کردیم. آدم‌هایی که درون این ایدئولوژی عمل می‌کنند، دیگران را به نگاه رقیب می‌بینند؛ لذا به حرف کسی گوش نمی‌دهند و فقط در گزاره‌های درون ایدئولوژی عمل می‌کنند.

مردم با فرهنگ کسانی هستند که قابلیت تنظیم زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خودشان را در بدترین و بهترین شرایط دارند

ایرانیان هیچ وقت مردمان بی‌عفتی نبوده‌اند؛ تن‌فروشی همیشه پدیده نظام‌های سیاسی است. به نظر من گروه‌های گنگ که یک نوعی خودشان را با نظام سیاسی هم تنظیم کرده‌اند، فحشا، دزدی و اعتیاد را دامن می‌زنند؛ پس فحشا یک پدیده سیاسی است. چون مردم با فرهنگ کسانی هستند که قابلیت تنظیم زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خودشان را در بدترین و بهترین شرایط دارند؛ در بدترین شرایط نمی‌میرند و در بهترین شرایط مست نمی‌شوند.

دیگر خبرها

  • شرط‌بندی ضد انقلاب روی مهره سوخته اسرائیل
  • جامعه‌ای برهنه نبوده‌ایم بلکه متنوع به لحاظ حجاب بوده‌ایم | طرفداران جمهوری اسلامی کلاه بر سرش گذاشتند | تمام جهان را در مقابل‌مان قرار داده‌ایم
  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • پدر مددکاری اجتماعی ایران: تعطیل کردن نمایش خانگی دردی از بحران‌های اجتماعی دوا نمی‌کند
  • نمایندگان اقلیت‌های دینی هتک حرمت قرآن در سوئد را محکوم کردند
  • نمایندگان اقلیت‌های دینی هتک حرمت قرآن کریم در سوئد را محکوم کردند
  • راه خروج از سیاه چاله جمعیتی قدردانی از جامعه مامایی است
  • رئیس کل سازمان نظام پزشکی عنوان کرد؛ اهمیت جایگاه مامایی در خروج از سیاه چاله جمعیتی
  • راه بیرون آمدن از سیاه چاله جمعیتی قدردانی از جامعه مامایی است
  • حامیان آزادی زنان ایران دختران دانشجورا در خیابان لگد مال می کنند